هــــــــــــــــــــــــــــــــــی.......

the worst parents in the world

بدترین پدر و مادر دنیا

 

 

وقتی وابسته ی نفر میشی
وقتی همه زندگیت میشه اون یه نفر
اون زمان که تنهات میذاره و جوابت و نمیده
همش منتظر اینی که هی جواب بده
تمام چشمت به یه جواب که ببینی کی میده
انقدر صبر میکنی و صبر میکنی اما جوابتو نمیده
تا اینکه جواب میده و میگه تنهات میذاره
تو این شرایطی که داری
اولش میگــــــــــی نه اینکارو نمیکنه
بعد میبینی هرچی ام التماسش میکنی براش مهم نیست
جونتو قسم میدی که یه بار فقط فقط یه بار جوابتو بده
اما واسش مهم نیست
میره....

 

ولی یه چیز مهم :

قرمز تر از آنیم که بی رنگ بمیریم ....

آبی نیستیم تا با ننگ بمیریم ....



نظرات شما عزیزان:

مَزده
ساعت14:42---9 تير 1391
شيشه اي مي شكند...
يك نفر مي پرسد...چرا شيشه شكست؟
مادر مي گويد...شايد اين رفع بلاست.
يك نفر زمزمه كرد...باد سرد وحشي مثل يك كودك شيطان آمد. شيشه ي پنجره را زود شكست.
كاش امشب كه دلم مثل آن شيشه ي مغرور شكست، عابري خنده كنان مي آمد... تكه اي از آن را برمي داشت مرهمي بر دل تنگم مي شد...
اما امشب ديدم...
هيچ كس هيچ نگفت غصه ام را نشنيد...
از خودم مي پرسم آيا ارزش قلب من از شيشه ي پنجره هم كمتر است؟
دل من سخت شكست اما...
هيچ كس هيچ نگفت و نپرسيد چرا؟

سلام دوست عزیز خیلی خیلی مطالبت زیبا بودند
ولی چرا از پدر و مادرت ناراضی هستی ؟


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در 6 / 4 / 1391برچسب:,ساعت11:57توسط لیــــــــــــــــــــدا | |